آنقدر بــاورت دارم ، که وقتی می گویی ” بــــاران ” خیس می شوم…
.
.
.
چتر نمیخواد هوای بارونی …
تو رو میخواد لعنتی …
مــی فهمی؟ ؟؟؟
.
.
.
عشق مثل کشی میمونه که ۲ نفر دارن میکشن،
اگه یکی ولش کنه دردش واسه کسیه که هنوز اونو نــگه داشته !
.
.
.
هوای فاصله خیلی سرد است ، من از کلاف دلم برایت خیال گـــرم می بافم …
بقیه در ادامه مطالب.....
چقدر سخته ، تو دنیا هیچ چیز غـــیر قابل توضیح تر از این اتفاق نیست
که آنکه من بزرگـــش کردم ، کوچکم کرد !
.
.
.
زلالترین شبنم شـــادی را بر لبانت آرزو دارم
نه بــــرای امروزت …
برای فـــردای هر روزت …
.
.
.
شال گردن گرمم را به گـــردن سرد احساساتت بینداز ،
تحمل این همه ســـردی احساس سخت است …
.
.
.
چه تلخ است علاقه ای که عادت شود …
عادتی که باور شود …
باوری که خاطره شود …
و خاطره ای که درد شود …
.
.
.
بـــه خـــوابهایم نیا ،
شبم را رنگین میکنی …
روزم راســـــــــــیاه …
.
.
.
می گوید: کلمات گــــاهی بار معنایی خود را از دست می دهند …
این روزها ” دوستـــت دارم ” ها دیگر قلــــــب کســـی را به تپش وا نمیدارد و گونه کسی را سرخ نمیکند !
می گویـــــــــم : مشکل از دوست داشتن نیست مشکل از تکـــــــــرار است …
.
.
.
تونل ها فریاد میزنند : “راه هســـت ، حتی در دل ســـنگ”
.
.
.
من کـــر نیستم ؛ فـــقط از وقتی صــدایت را شنیدم دیگر هیچ صـــدایی شنیدنی نیست …